خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اشتباه قضاوت کردن
2 . اشتباه محاسبه کردن
[فعل]
to misjudge
/ˌmɪsˈdʒʌdʒ/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: misjudged]
[گذشته: misjudged]
[گذشته کامل: misjudged]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
اشتباه قضاوت کردن
قضاوت غلط کردن
1.She now realizes that she misjudged him.
1. او حالا متوجه شدهاست که درباره او اشتباه قضاوت میکرد.
2
اشتباه محاسبه کردن
مترادف و متضاد
estimate
1.He misjudged the distance and his ball landed in the lake.
1. او مسافت را اشتباه محاسبه کرد و توپش به داخل دریاچه افتاد.
تصاویر
کلمات نزدیک
misinterpretation
misinterpret
misinform
mishmash
mishap
mislay
mislead
misleading
mismanage
mismanagement
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان