Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . وام مسکن
2 . وثیقه قرار دادن
[اسم]
mortgage
/ˈmɔːrɡɪdʒ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
وام مسکن
مترادف و متضاد
home loan
mortgage rates
نرخ سود وام مسکن
a mortgage of £60,000
وام مسکنی به مبلغ 60000 پوند
[فعل]
to mortgage
/ˈmɔːrɡɪdʒ/
فعل گذرا
[گذشته: mortgaged]
[گذشته: mortgaged]
[گذشته کامل: mortgaged]
صرف فعل
2
وثیقه قرار دادن
گرو گذاشتن، رهن دادن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
رهن دادن
گرو گذاشتن
1.He had to mortgage his house to pay his legal costs.
1. او مجبور شد برای پرداخت هزینه های حقوقی خانه اش را وثیقه قرار دهد.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
mortarboard
mortar hoe
mortar fire
mortar
mortally
mortgage application
mortgage deed
mortgage holder
mortgage loan
mortgage-backed security
کلمات نزدیک
morteza
mortar board
mortar
mortally
mortality rate
mortification
mortified
mortify
mortuary
mosaic
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان