خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مرگبار
2 . وحشیانه
3 . بسیار دشوار
[صفت]
murderous
/ˈmɜːrdərəs/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more murderous]
[حالت عالی: most murderous]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مرگبار
کشنده، وحشیانه، خشونتآمیز
1.She gave him a murderous look.
1. او نگاهی مرگبار به او کرد.
2
وحشیانه
ناخوشایند
a murderous attack
یک حمله وحشیانه
3
بسیار دشوار
1.The team had a murderous schedule of four games in ten days.
1. تیم برنامه زمانی بسیار دشوار چهار بازی در ده روز را (پیش رو) داشت.
تصاویر
کلمات نزدیک
murderess
murderer
murder
mural
munoz
murky
murmur
murmuring
murphy
murray
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان