Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . ساده لوحانه
[قید]
naively
/nɑˈivli/
غیرقابل مقایسه
1
ساده لوحانه
از روی سادگی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
از روی سادگی
1.He naively accepted the first price he offered.
1. او ساده لوحانه اولین قیمتی که او پیشنهاد کرد را پذیرفت.
تصاویر
کلمات نزدیک
naive
nail-biting
nail varnish
nail the brakes
nail scissors
naivety
naked
nakedness
name
name after
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان