خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تصادف نزدیک
2 . با اختلاف کم به هدف نخوردن
[اسم]
near miss
/nˌɪɹ mˈɪs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تصادف نزدیک
to have a near miss
خطر از بیخ گوش (کسی) گذشتن
2
با اختلاف کم به هدف نخوردن
تصاویر
کلمات نزدیک
near future
near east
near
ne
nba
near-sighted
nearby
nearest
nearest and dearest
nearly
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان