خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . الزاما
[قید]
necessarily
/ˌnes.əˈser.ə.li/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
الزاما
لزوما
معادل ها در دیکشنری فارسی:
الزاماً
ضرورتا
لزوما
1.That's not necessarily true.
1. آن الزاما صحیح نیست.
2.You may love someone without necessarily wanting to marry them.
2. شما ممکن است عاشق کسی باشید بدون آنکه بخواهید الزاما با آن ازدواج کنید.
تصاویر
کلمات نزدیک
nebulous
nebula
neatness
neatly
neat freak
necessary
necessitate
necessities
necessity
neck
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان