خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آشیانه
2 . لانه ساختن
[اسم]
nest
/nɛst/
قابل شمارش
1
آشیانه
لانه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آشیان
آشیانه
خانه
لانه
آشیانه کردن
1.Sparrows are building a nest of twigs and dry grass.
1. گنجشکها در حال ساختن آشیانه از شاخه و علفهای خشک هستند.
a nest of mice
لانه موشها
a wasps’ nest
آشیانه زنبور عسل
[فعل]
to nest
/nɛst/
فعل ناگذر
[گذشته: nested]
[گذشته: nested]
[گذشته کامل: nested]
صرف فعل
2
لانه ساختن
آشیانه کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آشیانه ساختن
لانه کردن
1.The ducks are nesting by the river.
1. اردکها دارند در کنار [در حاشیه] آن رودخانه لانه میسازند.
تصاویر
کلمات نزدیک
nessie
nervy
nervousness
nervously
nervous system
nest egg
nestle
nestling
net
net curtains
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان