خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . معترض
[اسم]
objector
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
معترض
اعتراضکننده
معادل ها در دیکشنری فارسی:
معترض
تصاویر
کلمات نزدیک
objectivity
objectively
objective
objectionable
objection
oblation
obligated
obligation
obligatory
oblige
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان