خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . از کار افتاده
[صفت]
obsolescent
/ˌɑːbsəˈlesnt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more obsolescent]
[حالت عالی: most obsolescent]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
از کار افتاده
کهنه، قدیمی
formal
obsolescent equipment
تجهیزات از کار افتاده
تصاویر
کلمات نزدیک
obsolescence
obsessively
obsessive compulsive disorder
obsessive
obsession
obsolete
obstacle
obstacle course
obstetrician
obstetrics
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان