Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . وسواس
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
obsession
/əbˈseʃ.ən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
وسواس
علاقه شدید
معادل ها در دیکشنری فارسی:
وسواس
مشغله ذهنی
مشغله
1.an unhealthy obsession with death
1. یک وسواس ناسالم به مرگ
2.her chocolate obsession
2. علاقه شدید او به شکلات
3.mental obsession
3. وسواس ذهنی
تصاویر
کلمات نزدیک
obsessed
obsess
observer
observed
observe
obsessive
obsessive compulsive disorder
obsessively
obsolescence
obsolescent
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان