[اسم]

obsession

/əbˈseʃ.ən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 وسواس علاقه شدید

معادل ها در دیکشنری فارسی: وسواس مشغله ذهنی مشغله
  • 1.an unhealthy obsession with death
    1. یک وسواس ناسالم به مرگ
  • 2.her chocolate obsession
    2. علاقه شدید او به شکلات
  • 3.mental obsession
    3. وسواس ذهنی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان