خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . در تعطیلات بودن
[عبارت]
on holiday
/ɑn ˈhɑləˌdeɪ/
1
در تعطیلات بودن
1.He is on holiday.
1. او در تعطیلات است.
تصاویر
کلمات نزدیک
on hold
on hand
on good terms
on foot
on fitr eid, muslims don’t fast.
on loan
on merit
on no account
on one's best behavior
on one's head
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان