خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . یک بار برای همیشه
[قید]
once and for all
/wʌns ænd fɔr ɔl/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
یک بار برای همیشه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
یک بار برای همیشه
1.You have to make a decision once and for all.
1. باید یک بار برای همیشه تصمیم بگیرید.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
once again
give a once-over
once
onager
on time
once in a while
once more
one
one-half
one-piece
کلمات نزدیک
once again
once
on-the-spot
on-street
on-site
once bitten, twice shy
once in a blue moon
once in a while
once more
once or twice
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان