Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . عملیاتی
[صفت]
operational
/ˌɑːpəˈreɪʃənl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more operational]
[حالت عالی: most operational]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
عملیاتی
کاربردی
1.operational costs
1. هزینه های عملیاتی
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
operation code
operation
operating theater
operating table
operating system
operational casualty
operational cell
operational damage
operationalism
operationalist
کلمات نزدیک
operation
operating theater
operating table
operating system
operating room
operations room
operative
operative word
operator
operetta
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان
