خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . از سر خود باز کردن
[عبارت]
out of one's hair
/aʊt ʌv wʌnz hɛr/
1
از سر خود باز کردن
مترادف و متضاد
get rid of
1.My sister wants to get her friend, Mary, permanently out of her hair.
1. خواهرم می خواهد دوستش "ماری" را برای همیشه از سرش باز کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
out of one's depth
out of luck
out of it
out of hours
out of hand
out of one's mind
out of one's tree
out of order
out of place
out of pocket
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان