خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بزرگتر شدن از
[فعل]
to outgrow
/ˌaʊtˈɡroʊ/
فعل گذرا
[گذشته: outgrew]
[گذشته: outgrew]
[گذشته کامل: outgrown]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
بزرگتر شدن از
مترادف و متضاد
grow out of
1.She's outgrown her school uniform.
1. او بزرگتر از لباس فرم مدرسهاش شده است [لباس فرمش برایش کوچک شده است].
تصاویر
کلمات نزدیک
outgoings
outgoing personality
outgoing
outflow
outflank
outgrowth
outing
outlandish
outlast
outlaw
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان