Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . بیش از اندازه غذا دادن
[فعل]
to overfeed
/ˈoʊvərfiːd/
فعل گذرا
[گذشته: overfed]
[گذشته: overfed]
[گذشته کامل: overfed]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
بیش از اندازه غذا دادن
1.the general view was that you cannot overfeed a baby
1. دیدگاه عمومی برای این باور بود که شما نباید به یک نوزاد بیش از حد غذا بدهید.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
overfed
overfatigue
overfamiliar
overextended
overextend
overfeeding
overfill
overfilled
overfishing
overflight
کلمات نزدیک
overexertion
overexert
overexcited
overestimate
overemphasize
overfishing
overflow
overflowing
overfly
overgrown
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان