خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . صورت حساب را دستکاری کردن
[جمله]
pad the bill
/pæd ðə bɪl/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
صورت حساب را دستکاری کردن
1.I was falsely accused of padding the bill.
1. من به اشتباه متهم به دستکاری کردن صورت حساب ها شدم.
تصاویر
کلمات نزدیک
pad out
pad
pacy
pact
packing case
padded
padding
paddle
paddle steamer
paddling pool
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان