خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بالشتک
2 . حشو
[اسم]
padding
/pˈædɪŋ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بالشتک
لایه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
لایی
2
حشو
جزییات نامربوط
تصاویر
کلمات نزدیک
padded
pad the bill
pad out
pad
pacy
paddle
paddle steamer
paddling pool
paddock
paddy
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان