خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تسکین دادن
[فعل]
to palliate
/ˈpælieɪt/
فعل گذرا
[گذشته: palliated]
[گذشته: palliated]
[گذشته کامل: palliated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
تسکین دادن
فرو نشاندن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تسکین دادن
مترادف و متضاد
alleviate
relieve
1.The drugs palliate pain but have no effect on inflammation.
1. داروها درد را تسکین می دهند اما تاثیری روی عفونت ندارند.
تصاویر
کلمات نزدیک
pallet
pallas's cat
palladium
pall
palisade
palliative
pallid
pallor
palm
palm off
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان