Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . گدا
[اسم]
pauper
/ˈpɔpər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گدا
فقیر
old use
مترادف و متضاد
beggar
indigent
poor person
rich person
1.Since he was once a pauper himself, Max is willing to help the needy whenever he can.
1. چون "مکس" خودش فقیر است حاضر است به هر فرد نیازمندی کمک برساند.
2.The fire that destroyed his factory made Mr. Bloomson a pauper.
2. آتش که کارخانه آقای "بلومسون" را نابود کرد، او را انسان فقیری ساخت.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
paunchy
paunchiness
paunch
paumotu archipelago
paucity
pauperisation
pauperism
pauperization
pauperize
pauropoda
کلمات نزدیک
paunch
paulo
pauline
paula
paul
pause
pavane
pave
pave the way
pavement
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان