خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آسفالت کردن
[فعل]
to pave
/peɪv/
فعل گذرا
[گذشته: paved]
[گذشته: paved]
[گذشته کامل: paved]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
آسفالت کردن
1.There is a paved road near the house.
1. یک جاده آسفالت شده نزدیک خانه وجود دارد.
تصاویر
کلمات نزدیک
pavane
pause
pauper
paunch
paulo
pave the way
pavement
pavement artist
pavilion
paving
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان