Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . رنگ پریده
[صفت]
peaked
/piːkt/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more peaked]
[حالت عالی: most peaked]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
رنگ پریده
بی حال، ناخوش
مترادف و متضاد
peaky
1.She looked peaked and tired ever since he had volunteered for the army.
1. او از وقتی برای ارتش داوطلب شده بود خسته و رنگ پریده به نظر می رسید.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
peak time
peak season
peak hour
peak
peahen
peaked cap
peaky
peal
peal out
pealing
کلمات نزدیک
peak
peahen
peafowl
peacock
peachy
peal
peanut
peanut butter
peanuts
pear
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان