خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دزدکی نگاه کردن
2 . جیکجیک
3 . سرک
[فعل]
to peep
/piːp/
فعل ناگذر
[گذشته: peeped]
[گذشته: peeped]
[گذشته کامل: peeped]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
دزدکی نگاه کردن
دید زدن، سرک کشیدن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جیکجیک
دزدکی نگاه کردن
سرک کشیدن
1.We caught her peeping through the keyhole.
1. ما او را دیدیم، در حالی که داشت دزدکی از سوراخ کلید نگاه میکرد.
[اسم]
peep
/piːp/
قابل شمارش
2
جیکجیک
جیک
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جیک
مترادف و متضاد
chirp
tweet
3
سرک
نگاه دزدکی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
سرک
تصاویر
کلمات نزدیک
peelings
peeler
peel out
peel
peekaboo
peephole
peeping tom
peer
peer group
peer pressure
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان