خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . محسوس
[صفت]
perceptible
/pərˈsɛptəbəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more perceptible]
[حالت عالی: most perceptible]
1
محسوس
قابل توجه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پدیدار
محسوس
1.a perceptible decline in public confidence
1. کاهشی محسوس در اعتماد عمومی
تصاویر
کلمات نزدیک
percentage
percent
perceive
per se
per cent
perception
perceptive
perch
percolate
percolator
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان