خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . آزاداندیش
2 . اختیاری
3 . آزاداندیشانه
[صفت]
permissive
/pərˈmɪsɪv/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more permissive]
[حالت عالی: most permissive]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
آزاداندیش
روشنفکر، آسانگیر
parents who are too permissive
پدر و مادرهایی که بسیار آزاداندیش هستند
2
اختیاری
مجاز
formal
1.It was permissive, not mandatory.
1. آن اختیاری بود، نه الزامی.
3
آزاداندیشانه
روشنفکرانه
permissive attitudes
دیدگاههای روشنفکرانه
تصاویر
کلمات نزدیک
permission
permissible
permeation
permeate
permeable
permit
permutation
pernicious
pernickety
peroxide
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان