خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ستم
[اسم]
persecution
/ˌpɜːrsɪˈkjuːʃn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ستم
ظلم، آزار، مجازات
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آزار
اذیت
اذیت و آزار
ایذا
تصدیع
1.They fled to Europe to escape persecution.
1. آنها برای فرار کردن از ظلم به اروپا گریختند.
تصاویر
کلمات نزدیک
persecute
perry
perrier
perplexity
perplexing
persecution complex
persecutor
perseverance
persevere
persia
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان