خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اصرار
[اسم]
persuasion
/pərˈsweɪʒn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اصرار
تشویق، مجاب کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ترغیب
تشجیع
1.After a lot of persuasion, she agreed to come.
1. بعد از کلی اصرار، او راضی شد که بیاید.
تصاویر
کلمات نزدیک
persuaded
persuade
perspire
perspiration
perspicacity
persuasive
persuasively
pert
pertain
perth
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان