خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . خیار شور
2 . دردسر
3 . ترشی
[اسم]
pickle
/ˈpɪkəl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
خیار شور
معادل ها در دیکشنری فارسی:
خیارشور
1.I buy three jars of pickle every week.
1. هفتهای سه شیشه خیار شور میخرم.
2
دردسر
گرفتاری (شدید)، تنگنا
informal
مترادف و متضاد
predicament
1.I really got myself in a pickle this time!
1. این دفعه خودم را واقعا در دردسر انداختم!
3
ترشی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آچار
ترشی
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
picket
pickaxe
pickax
pick up
pick out
pickle relish
pickled
picklepuss
pickpocket
pickup
کلمات نزدیک
pickings
picketing
picket line
picket
picker
pickled
pickled garlic
pickpocket
pickup
pickup truck
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان