خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ادب
[اسم]
politeness
/pəˈlaɪt.nəs/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ادب
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ادب
مترادف و متضاد
courtesy
impoliteness
1.We were impressed by their politeness.
1. ما تحتتأثیر ادب آنها قرار گرفتیم.
تصاویر
کلمات نزدیک
politely
polite
polished
polish up
polish the apple
political
political activist
political asylum
political campaign
political correctness
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان