خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . حوزه
[اسم]
precinct
/ˈpriːsɪŋkt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
حوزه
محله، کوی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
حوزه
1.voters in key precincts
1. رایدهندگان در حوزههای اصلی
تصاویر
کلمات نزدیک
precept
preceding
precedent
precedence
precede
precious
precious metal
precious stone
preciousness
precipice
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان