خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . قابل پیشبینی
[صفت]
predictable
/prɪˈdɪk.tə.bəl/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more predictable]
[حالت عالی: most predictable]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
قابل پیشبینی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
قابل پیشبینی
1.Comets appear at predictable times.
1. ستارههای دنبالهدار در زمانهای قابل پیشبینی پدیدار میشوند.
تصاویر
کلمات نزدیک
predict
predicate
predicament
predetermine
predestined
predictably
prediction
predictive
predictor
predilection
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان