[اسم]

predicament

/prɪˈdɪkəmənt/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 وضع نامساعد مخمصه، تنگنا

معادل ها در دیکشنری فارسی: تنگنا مهلکه منجلاب مخمصه
مترادف و متضاد difficulty
  • 1.financial predicament
    1. وضع نامساعد مالی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان