1 . مسلط بودن 2 . اکثریت داشتن
[فعل]

to predominate

/prɪˈdɑːmɪneɪt/
فعل ناگذر
[گذشته: predominated] [گذشته: predominated] [گذشته کامل: predominated]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 مسلط بودن چیره بودن

formal
  • 1.In this type of case, the rights of the parent predominate.
    1. در این نوع مورد، حقوق والدین چیره است.

2 اکثریت داشتن برتری عددی داشتن

formal
  • 1.Women predominated in the audience.
    1. در بین حضار، خانم‌ها اکثریت داشتند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان