Close the sidebar
خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
Close the sidebar
☰
1 . پیرچشمی
[اسم]
Presbyopia
/pɹɪsbɪˈoʊpiə/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پیرچشمی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پیرچشمی
دوربینی
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
presbyope
presage
pres young
prerogative
prerequisite
presbyopic
presbyter
presbytery
presbytes
presbytes entellus
کلمات نزدیک
presale
presage
prerogative
prerequisite
prequel
preschool
prescient
prescribe
prescription
prescription glasses
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان