خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . صحنه نمایش
[اسم]
proscenium
/prəˈsiːniəm/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
صحنه نمایش
جلوی صحنه ی تئاتر
تصاویر
کلمات نزدیک
prosaic
pros and cons
prorate
propulsion
props
proscribe
proscribed
prose
prose poem
prosecute
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان