خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . پروزاک (دارو)
[اسم]
prozac
/ˈproʊzæk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پروزاک (دارو)
فلوکستین
1.She's been on Prozac for two years.
1. او دو سال است پروزاک مصرف می کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
proxy vote
proxy
proximity
prowler
prowl
prude
prudence
prudent
prudish
prune
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان