1 . جلو زدن
[فعل]

to pull ahead

/pʊl əˈhɛd/
فعل ناگذر
[گذشته: pulled ahead] [گذشته: pulled ahead] [گذشته کامل: pulled ahead]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 جلو زدن

  • 1.It was slow at first, but we're starting to pull ahead.
    1. در ابتدا آهسته بود، اما شروع به جلوزدن کردیم.
  • 2.The cyclists were together until the bend, when Tyler pulled ahead.
    2. دوچرخه‌سوارها تا پیچ با هم بودند، تا اینکه "تایلر" جلو زد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان