خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . به غذای درون یخچال حمله کردن
[عبارت]
raid the fridge
/reɪd ðə frɪʤ/
1
به غذای درون یخچال حمله کردن
تمام غذاهای درون یخچال را خوردن
informal
1.I got so hungry in the middle of the night that I raided the fridge.
1. وسط شب به قدری گرسنهام شد که تمام غذاهای درون یخچال را خوردم.
توضیحاتی در رابطه با raid the fridge
عبارت raid the fridge در واقع به معنای حمله کردن به یخچال و غارت کردن غذاهای درون آن از فرط گرسنگی است.
تصاویر
کلمات نزدیک
raid
ragtime
rags
ragout
raging
raider
rail
railcard
railhead
railings
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان