خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . معامله به مثل
[اسم]
reciprocity
/ˌrɛsɪˈprɑsɪti/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
معامله به مثل
عمل متقابل
1.Dan was giving a lot of attention to Kelly, but he felt no reciprocity in their relationship.
1. دن خیلی به "کِلی" توجه میکرد، اما هیچ عمل متقابلی در رابطهشان حس نمیکرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
reciprocate
reciprocally
reciprocal
recipient
recipe
recital
recitation
recite
recite the holy quran
reckless
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان