خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . اجرای زنده
[اسم]
recital
/rɪˈsaɪtl/
قابل شمارش
1
اجرای زنده
کنسرت
1.a recital by the Grieg Trio
1. کنسرتی از "گرگ تریو"
2.to give a piano recital
2. پیانو زنده اجرا کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
reciprocity
reciprocate
reciprocally
reciprocal
recipient
recitation
recite
recite the holy quran
reckless
recklessly
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان