خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ریکوردر (آلت موسیقی)
2 . دستگاه ضبطصوت
[اسم]
recorder
/rɪˈkɔrdər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ریکوردر (آلت موسیقی)
1.the shepherd was blowing into his recorder.
1. چوپان در ریکوردرش می دمید.
2
دستگاه ضبطصوت
an old recorder
یک دستگاه ضبطصوت قدیمی
تصاویر
کلمات نزدیک
recorded
record-holder
record-breaking
record player
record low
recording
recount
recoup
recourse
recover
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان