خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . ارجاع دادن
2 . خواندن
3 . نامه فرستادن
4 . اشاره کردن
5 . اشاره داشتن
[فعل]
to refer
/rəˈfɜr/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: referred]
[گذشته: referred]
[گذشته کامل: referred]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
ارجاع دادن
ارجاع کردن، رجوع کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ارجاع کردن
حواله کردن
رجوع کردن
مراجعه کردن
مترادف و متضاد
consult
1.The speaker referred to a verse in the Bible to support his theory.
1. سخنران برای دفاع از نظریهاش به آیهای در انجیل ارجاع کرد.
to refer something/somebody to something/somebody
چیزی/کسی را به چیزی/کسی ارجاع دادن
1. Let us refer the dispute to the dean.
1. بگذارید دعوا را به مدیر دانشکده ارجاع دهیم.
2. Our teacher referred us to the dictionary for the meanings of the difficult words in the novel.
2. معلممان ما را برای واژههای سخت در رمان به واژهنامه ارجاع داد.
2
خواندن
خطاب کردن
مترادف و متضاد
cite
mention
name
refer to somebody/something as something
کسی/چیزی را (بهعنوان) چیزی خطاب کردن/خواندن
1. He always referred to his father as 'the old man'.
1. او همیشه پدرش را "پیرمرد" خطاب میکند.
2. She always referred to Ben as ‘that nice man’.
2. او همیشه "بن" را "آن مرد خوب" میخواند.
3
نامه فرستادن
صحبت کردن
مترادف و متضاد
speak about
write about
to refer to somebody
به کسی نامه فرستادن
She didn't once refer to her son.
او حتی یکبار هم به پسرش نامه نفرستاد.
4
اشاره کردن
درباره کسی/چیزی حرف زدن
مترادف و متضاد
mention
point out
talk about
to refer to somebody/something
درباره کسی/چیزی حرف زدن
1. Her mother never referred to him again.
1. مادرش دیگر هرگز درباره او حرف نزد.
2. When I said that some people aren't working hard enough, I wasn't referring to you.
2. وقتی گفتم بعضی از مردم به اندازه کافی سخت کار نمیکنند، درباره تو حرف نمیزدم.
5
اشاره داشتن
مترادف و متضاد
apply to
concern
relate to
to refer to somebody/something
به کسی/چیزی اشاره داشتن
1. The word "child" here refers to anyone under the age of 16.
1. واژه «کودک» در اینجا اشاره به هر فرد زیر 16 سال دارد.
2. This paragraph refers to the events of last year.
2. این پاراگراف به حوادث سال گذشته اشاره دارد.
[عبارات مرتبط]
referral
1. ارجاع
reference
2. اشاره
referee
3. داور
تصاویر
کلمات نزدیک
refectory
refection
ref
reel off
reel in
referee
referee's assistant
reference
reference book
reference library
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان