خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . همهپرسی
[اسم]
referendum
/ˌrefəˈrendəm/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
همهپرسی
رفراندوم
معادل ها در دیکشنری فارسی:
رفراندوم
همهپرسی
1.Switzerland decided to hold a referendum on joining the EU.
1. سوئیس تصمیم گرفت در رابطه با عضویت در اتحادیه اروپا همهپرسی برگزار کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
reference library
reference book
reference
referee's assistant
referee
referral
refill
refinance
refine
refined
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان