خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . بازمانده
2 . یادگار
[اسم]
relic
/ˈrelɪk/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
بازمانده
(شی و ...) باقیمانده از گذشته، بقایا (جمع)
holy relics
اشیای باقیمانده مقدس (تبرک)
2
یادگار
تصاویر
کلمات نزدیک
reliant
reliance
reliably
reliable
reliability
relief
relief map
relief road
relief valve
relief worker
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان