خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . باقیمانده
[صفت]
remaining
/rəˈmeɪ.nɪŋ/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
باقیمانده
بقایا
معادل ها در دیکشنری فارسی:
باقی
1.the remaining of an ancient city
1. باقیمانده (بقایای) یک شهر باستانی
تصاویر
کلمات نزدیک
remainders
remainder
remain undecided
remain steady
remain in the dark
remains
remake
remand
remand center
remark
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان