1 . اجرا 2 . تسلیم (متهم) 3 . ترجمه
[اسم]

rendition

/renˈdɪʃn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 اجرا

مترادف و متضاد performance
  • 1.The band gave a live rendition of their latest single.
    1. گروه موسیقی اجرای زنده‌ای از جدیدترین تک‌آهنگ‌شان ارائه دادند.

2 تسلیم (متهم) تحویل

3 ترجمه

مترادف و متضاد interpretation translation
تصاویر
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان