خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . مجموعه آثار
[اسم]
repertoire
/ˈrepərtwɑːr/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مجموعه آثار
رپرتوار، کارگان
1.a pianist with a wide repertoire
1. یک پیانیست با رپرتواری پربار
2.to add to your repertoire
2. اضافه کردن بر مجموعه آثار خود
تصاویر
کلمات نزدیک
repercussions
repercussion
repentant
repentance
repent
repertory theater
repetition
repetitive
repetitive strain injury
rephrase
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان