خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . تکرار کردن (به ویژه آزمایشهای علمی)
[فعل]
to replicate
/ˈrɛpləˌkeɪt/
فعل گذرا
[گذشته: replicated]
[گذشته: replicated]
[گذشته کامل: replicated]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
تکرار کردن (به ویژه آزمایشهای علمی)
تقلید کردن
1.Researchers often try to replicate successful experiments.
1. محققان اغلب سعی میکنند آزمایشهای موفق را تکرار کنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
replica
repletion
replete
replenish
replay
replicator
reply
reply to an e-mail
report
report a crime
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان