خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . دستشویی
[اسم]
restroom
/ˈrest.ruːm/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
دستشویی
سرویس بهداشتی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
آبریزگاه
1.Do you know where the restroom is?
1. آیا میدانید دستشویی کجاست؟
تصاویر
کلمات نزدیک
restrictive
restriction
restricted
restrict
restraint
restructure
result
resultant
resulting
resume
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان