خانه
• انگلیسی به فارسی
• آلمانی به فارسی
• فرانسه به فارسی
• ترکی استانبولی به فارسی
★ دانلود اپلیکیشن
صرف فعل
درباره ما
تماس با ما
☰
1 . رتوش کردن (عکس)
[فعل]
to retouch
/ɹɪtˈʌtʃ/
فعل گذرا
[گذشته: retouched]
[گذشته: retouched]
[گذشته کامل: retouched]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
رتوش کردن (عکس)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
رتوش کردن
تصاویر
کلمات نزدیک
retort
retiring
retirement home
retirement age
retirement
retrace
retract
retrain
retraining
retread
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان